نماد فروهر
نشان پیکر بالدار که در دیدگاه متداول باستانشناسان و ایرانشناسان، نگارهٔ اهورامزدا شناخته میشود، گاه به آن نام فروهر هم اطلاق میشود. نماد خورشید بالدار در فرهنگ خاورمیانه و در تمدن مصر، سوریه، و آشور تاریخی طولانی دارد و نماد فروهر اقتباسی از آن است. نامیدن این نماد به عنوان فروهر به قرن نوزدهم میلادی برمیگردد و مدرکی دال بر این که این نماد وابسته به دین زرتشتی باشد وجود ندارد. دانشمندان همواره در مورد نماد فروهر اختلاف نظر داشتهاند. بسیاری از نوشتههای علمی، این نماد را اهورامزدا میدانند، اما در دین زرتشت، اهورامزدا انتزاعی است و هیچ تصویری برای او قائل نیستند. تصویر انسانی بالای نماد بالدار، هیچ هویت خاصی ندارد و هیچ مدرکی هم دال بر اینکه تصویر زرتشت باشد، موجود نیست.
ریشه شناسی
هارولد بیلی، زبانشناسی زبانهای ایرانی ریشهٔ این واژه را از ریشهٔ ایرانی var- (پوشش، محافظت) و fra- (پس راندن) میداند و معنی اصلی اولیه واژهٔ فروهر را «دلاوریِ حفاظتکننده» عنوان میکند.
تاریخچه
نخستین نماد فروهر، احتمالا منشأ بین النهرینی داشته که با نماد مصری در آشور باستان درهم آمیخته است. هنر آشوری هم این نماد بالدار را با«حمایت الهی» شاه و مردم مرتبط میداند. این نماد هم با پیکر انسانی و هم بدون پیکر انسانی دیده میشود. بدون پیکر انسانی، نماد خورشید و با پیکر انسانی، نماد آشور، ایزد آشوریان است و در بسیاری از کندهکاریها و مُهرها به چشم میخورد.
در ایران تا اوایل قرن بیستم، نماد فروهر تنها یک اثر باستانی به شمار میآمد. در سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ میلادی، دانشمندی زرتشتی به نام جی.ام.اونوالا در مقالههای خود، فروهر را نماد «فرهوشی» یعنی روح نگارندهٔ تعالیم زرتشتی معرفی کرد. با انتشار این مقالهها، زرتشتیان هندی یا پارسیان از میراث باستانی ایرانیشان آگاهی یافتند و استفاده از پیکر بالدار تخت جمشید، به دلیل اهمیت مذهبی و ملّی، به عنوان نماد زرتشت آغاز شد. در سال ۱۹۲۸ میلادی، دانشمند اوستاشناس هندی، ایراک تاراپوروالا، مقالهای منتشر کرد، مبنی بر اینکه پیکر بالدار،اهورامزدا یا فرهوشی نیست، بلکه «خورنه» (فرّ پادشاهی) است. در نخستین دهههای قرن بیستم، نگارهٔ فروهر وارد آتشکدهها، زیورآلات و نشان انتشاراتی زرتشتی شد و بعد از قرنها، اعتقاد باستانی زرتشتی و نماد استانداردی یافت.
نظرات شما عزیزان: